۱۳۹۵ تیر ۲۰, یکشنبه

خواهران مشکل گشا ( بخش دوم )

خواهران مشکل گشا ( بخش دوم )
.
.
داشتم فکر می کردم اگه فتحعلی شاه هم از این افکار تو کله اش بود حتما روسیه امروز مال ما بود . -اووووفففففف مینا تو با این کیر چه جوری کنار میای . اصلا فکر نمی کردم کیر این قدری هم داشته باشیم . -جون میده براکوس تو خواهر . منم فکر نمی کردم مردی هم باشه که این قدر فاصله کیری با یه مرد دیگه داشته باشه . قربون کیر شوهرت . راحت می تونیم حریف هم بشیم . هی حمید حواست به کار خودت باشه . اگه نمی خوای حال بکنی بگو . کاری نکن که امشب از هر دو تا کوس افتاده باشی . من که دیدم اوضاع این جوریه افتادم رو خواهر زن لاغر خودم . همه جای بدنش نقلی تر بود . کوس خوشگلشو با اشتها گذاشتم دهنم . همون طعم کوس میترا رو داشت . از ترس مینا جرات نداشتم به سمت چپ خودم نگاه کنم ولی گوشمو تیز کرده بودم که بغل دستیها چی میگن .-میترا ! فدای اون کوس و کون آبدارت ..-سعید این جوری که با این کیر آبدارت به کوسم می کوبی من دیگه چه جوری با کیر حمید حال کنم .. وای زنم داشت از دستم می رفت . سعید چه جوری دلشو داره که من زن اونو بگام ؟/؟ -میترا جون کیر حمید واسه دستگرمی و نرمش خوبه . با اون نرمش کن و با من ورزش .. -قربون هیکل ورزشکاریت . بیا روم و تا می تونی حالمو جا بیار -حمید تو چرا این قدر ساکتی . ما نباید از اون دو نفر کم بیاریم . ببین چه جوری دارن با هم حال می کنن ؟/؟ چه حرفای هوس انگیزی به هم می زنن . اینا رو خیلی آروم در گوش من گفت .. منم با خودم گفتم بد چیزی نمی گه . این جوری اونا هم می فهمن که ما کم نیاوردیم . هرچند یواش یواش داشتم عادت می کردم که زنمو زیر کیر یکی دیگه ببینم . اونا چیز آبدار تری به گیرشون افتاده بود . -جوووون چه کیری داری حمید . تازه دارم معنی حال کردنو می فهمم -قربون کوست مینا . کوستو واسه کیر من میزان کردن . به این میگن حال کردن .. من و اون حرفامون از ته دل بود و این جوری با هم حال می کردیم و به هم داشتیم راستشو می گفتیم . از این که دارم بهش لذت میدم کیف می کردم .. سعی می کردم دیگه حواسم به کار خودم باشه .. دیدم یواش یواش سعید به حریم من تجاوز کرد و دهنشو گذاشت رو سینه های زنش . مینا یکی با دستش زد به دهنش و گفت حالا چه وقت ناخنک زدنه . از این آقا یاد بگیر . به موقعش همه با هم قاطی میشیم .. وای این مینا دیگه چی می گفت . یعنی امروز در همی هم باید کار کنیم ؟/؟ اینم در نوع خودش بد چیزی نیست ها . سعید خیلی بی خیال تر از من بود از این که یکی زنشو بگاد . مینا اومد رو من قرار گرفت و سر کیرمو با کوسش تنظیم کرد . از اون طرف هم اون دو تا دست به کار شده بودند .. میترا : اوووووخخخخخ سعید سعید .. محکم تر محکم تر بازم کوسم جا داره می تونه .. مینا کاش زودتر ازدواج می کردی . من که فکر می کنم تازه ازدواج کردم .. سعید :دیدی مینا خواهرت میترا کیر شناسه خوب قدرشو می دونه . همه زنا دنبال کیر کلفتن حالا تو واسه ما ناز می کنی ؟/؟ مینا کونشو رو کیر من به حرکت در آورده بود . سعید دستشو دراز کرده بود و انگشتشو کرده بود تو سوراخ کون زنش . -مینا الان میام کونتو میگام . تو کیر گنده رو قبول نداری و میری دنبال یه کیر ریز ؟/؟ -نه کوسم تحمل کیرتو نداشت . چه طور میخوای فرو کنی تو کون من ؟/؟ . حرص هر دو تا زنو داشت و منم چیزی بهش نمی گفتم . سعید واسه یه لحظه رفت یه خیار قلمی آورد و کرد تو کون مینا که اونو باز و آماده داشته باشه -سعید من کون نمیدم . -میدی یا نمیدی من میخوام دو تا کیر تو سوراخات ببینم و حال کنم . زن و شوهر با هم بحث می کردند و من خودم مشغول بودم . خیلی دلم می خواست مینا مال من باشه ولی نمی شد . مینارو دمرش کرده و یه کف دستمو گذاشتم رو کونش و یکی رو رو کمرش چند تا انگشتمو کردم تو کوسش و یه انگشتم تو کونش بود . -حمید چقدر اندام تو و تن من با هم تناسب دارن . -مینا اگه عمرا بتونه تا فردا آبتو بیاره . از این حرف سعید غیرتی شده و گفتم تو که هنوز نتونستی آب زنمو بیاری پس بیخود حرف نزن . پهلوهای مینا رو داشته و زیر گوشش خیلی آروم گفتم یه جوری حواستو خوب جفتش کن که می خواهیم رو کم کنیم . مینا هم که دوزاریش افتاده بود سرشو تکون داد و پهلوهاشو داشته و کیرمو از پشت کردم تو کوسش . یه فشار شدیدی هم به خودم می آوردم که تا اونو ارگاسمش نکرده آبمو تو کوسش خالی نکنم . هم مینا و هم میترا از قرص استفاده می کردند و می گفتند تا یه مدتی دردسر نمی خواهیم . -حمید حمید من قربون اون کیر تنظیم شده ات برم . انگار درست می زنی به خال -اون خال تو مینا . اون پرو بال تو مینا . از پهلو دو تاسینه هاشم گرفتم و کیرمو تا جا داشت می فرستادم داخل و می کوبیدم به کوسش . تمام کیر من می رفت تو کوس و بر خورد کون مینا به قسمت بالای کوسم منو داغ ترم می کرد و واسه همین جلو گیری واسم سخت بود .-حمید حمید بزن چند تا دیگه بزنی داره میاد .. دیگه تحمل نداشتم ولی مثل یه دونده آخر خط دندون رو جیگر گذاشته و این چند ضربه آخری رو تحمل کردم . وقتی که داشت ارگاسم می شد به جای این که اول بگه حمید ارضا شدم اسم شوهرشو فریاد زد . سعید آب کوسم داره می ریزه اومد .. واااااای حمید تو دیگه کی هستی من یکی دیگه جلو خودمو نگرفتم با فشار ی که تا حالا سابقه نداشت ول کردم این کیر از خود بی خود شده مو تا هر طور دوست داره عمل کنه . -مینا داره میاد .. داره می ریزه تو کوست . -همونیه که خواهر زنت می خواد . آب بده داماد خوشگل و خوش تیپ من . سعید یه لحظه خودشو به طرف صورت مینا خم کرد . -میترا بجنب اون دو تا جوجه کارشونو تموم کردند و برنده شدند . زن حشری ما به جای این که هوای ما رو داشته باشه ضد حال زد و گفت هنر حمید تا همین جا بوده . عمرا اگه کیرش دوباره بتونه کاره ای باشه ولی تو با این معجونی که داری می تونی تا صبح هم شفا بخش باشی .. بازم رفتم زیر گوش مینا و این خواهر زن دوست داشتنی من دوباره اومد کمکم . کیرمو از اون زیر گرفت تو دستش و می دونست با کجاش بازی کنه و چه جوری . انگار قلق اونو به دست آورده بود . از اون طرف یه نگاهی به میترا که به حالت سگی یه نیم قمبل کرده و کیر سعید تو کوسش داشت مانور می داد انداخته و حالا دیگه تماشای این صحنه ها باعث تحریکم می شد و کیرمو شق می کرد . من و مینا فقط به تنها چیزی که فکر می کردیم این بود که بر تری خودمونو نشون بدیم و روشونو کم کنیم . -سعید ! مینا راست میگه ار گاسم شده ؟/؟ -متاسفانه آره . از صورت و از اون لرزشهای پوست و اون نگاش نشون میده که اهل کلک نیست . ولی شاهنامه آخرش خوشه . کمر میترا رو گرفت و گاییدن رو هواشو شروع کرد . -آفرین سعید . حس می کنم یه تیر برق تو بدنمه . -بپا برق خشکت نکنه خواهر زن . بذار بکنه تو بهم آب می رسونی دوباره تر میشم . -عجب سینه هایی تو دستم به زور جا میشن . -اگه بخوای کاری می کنم که تو دو دستی فقط بتونی یکی از سینه هامو داشته باشی .. هنوز پس از این همه گاییده شدن خیسی کوس میترا رو روی کیر سعید به خوبی می دیدم . سعید اونو پایین گذاشت و از روبرو گاییدنشو شروع کرد . یه پای زنمو گذاشت رو شونه هاش و کلفتی کیرشو بیشتر به رخ کوس زن حشری من کشید . -سعید داره می ریزه اومد اومد جووووون مال منم اومد -میترا اگه اون کوه گوشتو لاغر ترش می کردی یه ربع پیش می تونستی ارگاسم شی . -چی میگی شوهر نی قلیونی من عوضش بیشتر حال کردم . -خواهر! میترای عزیزم ! سریع به ارگاسم رسوندن هنر می خواد که شوهرت اونو داره .. سعید مثل یه پلنگ غرید و وقتی هم که آبشو تو کوس زن من یعنی همون خواهر زنش خالی کرد واسه چند لحظه ساکت شد و بعدش هم که شاهد بودم چه جوری آب داره از کوس زن نازم می ریزه بیرون . سعید مثل ببر تیر خورده از جاش بلند شد و اومد طرف زنش گفت ببینم حرف حسابت چیه تو خیلی کری می خونی . -نه نمیذارم بذاری تو کونم . کوسمم نمی تونی خوب سر حالش کنی و دردش میاری کون که جای خود داره . -مینا به من نه نگو من امروز باید تو رو بگام . باشه برو زیر بیام روت و حمید جون هم بکنه تو کونم . -موافقی حمید جون ؟/؟ میترا هم فعلا بره سماق بمکه تا صبح دولتش بدمد . برای تنوع بد نبود . حریف کون مینا می شدم . باجناقم رفته بود زیر و کوس زنشو می گایید و منم ازپشت سوراخ کون قمبل کرده خواهر زنمو کرم مالی کرده و بعدش کیرمو کرم مالی کردم و وقتی که نصف کیرمو کردم تو کونش و اونم آخی نگفت رو کردم به میترا و گفتم زن ببین یاد بگیر . سوراخ کون تو و خواهرت هردوشون یه اندازه هستن ولی تو همش میخوای روحیه آدمو ضعیف کنی . -مینا حالا به همین کیر قلمی تو خوشه دیگه .. ولی حرص خوردن میترا رو می دیدم از این که می دید یه قدم جلوم . اومد کونشو گذاشت رو سر با جناقم که رو زمین طاقباز دراز کشیده بود و کیرشو زمین به هوا تو کوس زنش فرو کرده بود . اومد رو سرش قرار گرفت تا عقب نمونه و کوس و کونش لیسیده شه . مینا : سعید کیرت کوسمو داغون کرد یه خورده کمتر تو کوسم حرکتش بده -عیال مگه کوس شما دو تا خواهر چه فرقی می کنه . من که هیکل شما رو نمیگام .. -حمید جون من واسه اون کیرت هلاکم طوری کونمو می گایی که حس می کنم یه کیر میزون رفته تو کونم .. با این حرفاش طوری وسوسه شدم که چند لحظه بعد آبم ریخت تو کون مینا .. -زودباش کیر تو بکش بیرون ساکش بزنم .. در جا کیرمو از سوراخ کون خواهر زنم بیرون کشیده فرو کردم تو دهنش . شاید خوشش میومد و شایدم می خواست یه آسی در مقابل این آس که میترا کوسشو رو دهن سعید گذاشته بود رو کرده باشه . میترا در این جا نخ داد و گفت مرحله بعدی اینه که آقایون بیان رو من .. وای من که دیگه نمی کشیدم . کیرم بلند نمی شد . زنم می خواست حالمو بگیره و سکه یه پولم کنه .. بهونه دستشویی رو کرده و سریع رفتم از جیبم یه قرص کیر شق کن خوردم که یه بیست دقیقه ای می کشید اثر کنه . قصد داشتم از اول این قضیه بخورم که یادم رفته بود . خوشبختانه اون جلو یه خورده قضیه رو کش داده و لبامو گذاشتم رو لبای عیال و یه خورده با بوسیدنش همراهیش کرده تا وقت بگذره .. میترا طوری لبخند می زد که انگاری میخوا د در جنگ پیروز شه . قرار شده بود که من کوسشو بگام و سعید بذاره تو کونش . میترا: ببینم حمید کیرت رفته تو غلاف نه ؟/؟ -یه جوری از غلاف بکشمش بیرون که شکمتو پاره کنه . شاید شمشیرم زیاد دراز نشه ولی تیز و سفت که میشه -ببینیم و باور کنیم .. رفتم اون زیر دراز کشیده کمر میترا رو گرفته و یه ضرب کردم تو کوسش .. با این که بهش حال داده بودم ولی تعجب می کرد از این که چطور کیرم دوباره و سه باره تیز شده . اون از جریان قرص چیزی نمی دونست . باخودم گفتم خوارتو میگام میترا .هرچند خوارشو گاییده بودم . از اون طرف هم سعید کرده بود تو کون زنم . دوبار هم خالی کرده بودم و می تونستم با مقاومت اونو بگام ولی می دونستم این بار آب زیادی واسه خالی کردن ندارم . قرص فشار منو بالا برده و داغم کرده بود . دعا می کردم متوجه وضع غیر عادی من نشه . میترا از قرص خوری من چیزی نمی دونست . ظاهرا کیر کلفت باجناقم کون زنمو درد آورده بود یه لحظه سعید یه فریادی کشید و گفت آخ کمرم . نباید میترا رو با اون وزنش رو هوا بلند می کرد و واسه شاخ و بالی اونو به همون صورت می گایید . از اون جا به بعد رو تعصب می گایید که دیگه در این حالت نتونست تحمل کنه . سه تایی مون نگران شده و رفتیم رو سعید ولو شده رو زمین .-صد دفعه بهت میگم مرد وزن بدنتو بیار پایین . ببین حمید جون با 50 کیلو وزن چقدر چابک و سبکباله . سه بار گاییده تا صبح هم می تونه بگاد . یه بادی به غبغب انداخته بودم که فکر می کردم دنیا رو فتح کردم . خیلی حال درستی داشتم . دیگه سر کوفت سعیدو به من نمی زدند . قصد داشتیم شبو اونجا بمونیم ولی میترا گفت بریم خونه خودمون . البته حال سعید بهتر شده بود ولی حال میترا خراب بود . هوس داشت و می ترسید که دوباره کمر درد بیاد سراغ دامادش . کیرم همچین شق و سفت شده بود که وقتی شلوارهم پام کردم بازم نشون می داد . هرچی مینا اصرار کرد بمونیم میترا قبول نکرد . قرار گذاشتیم دفعه بعد توخونه ما از این مجلسها ی ضربدری داشته باشیم . تو راه از میترا پرسیدم چی شد برگشتیم ؟/؟ ما که می خواستیم تا صبح حال کنیم .. -ترجیح دادم بیام خونه با شوهر جونم حال تضمینی بکنم .. پایان .. نویسنده .. ایرانی 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر