تماشاي فیلم سام و نرگس
چند ماه پیش حسابي بي حوصله بودم غروب جمعه بود كلافه شدم . مثل آدم هاي الاف رفتم تو خیابون شروع كردم به گشتن اول بلوار كشاورز كه رسیدم دیدم مردم صف ایستادن براي تماشاي فیلم سام و نرگس منم رفتم كه بلیط تهیه كنم و برم داخل تا فیلم تماشا كنم چند دقیقه بیشتر نگذشت كه یك پسر جوان پشت سرم ایستاد به گیشه كه رسیدم گرماي لذت بخشي در پشتم احساس كردم و متوجه شدم كه همان پسر جوان خودش را به من چسبانده برگشتم و بعد از اطمینان از وجود ش لبخندي به معناي رضایت تحویلش دادم . در سالن انتظار با یك چشمك به دنبالش راه افتادم و به گوشه خلوتي رفتیم با كمال ادب و احترام ازمن خواهش كرد كه فیلم را در كنار هم ببینیم من هم قبول كردم هنگام تماشاي فیلم طوري نشستم كه دستم به دستش برخورد كند او هم از این كار لذت برد و با تشكر این موضوع را به من فهماند بعد از اتمام فیلم به دعوت او كه اسمش آرمین بود شام را به اتفاق هم خوردیم و حسابي با هم صحبت كردیم آرمین پسر خوش برخورد و روشنفكري بود ومن از هم صحبتي با او حسابي لذت بردم ولي ساعت نزدیك دوازده بود و باید از هم جدا میشدیم آرمین من را با ماشین خودش به خانه رساند و بعد از رد و بدل كردن شماره از هم جدا شدیم آن شب تا صبح در رویاي خودم با آرمین سكس داشتم و حسابي لذت بردم . صبح بعد از اینكه از خواب بیدار شدم و كمي به خودم رسیدم تلفني به آرمین زدم واو را برا شام دعوت كردم آرمین كه حسابي جا خورده بود قبل از هر چیزي از خانواده ام پرسید ومن برایش توضیح دادم كه یك زن مطعلقه هستم و به تنهایي زندگي میكنم و به او فهماندم كه برایش مشكل ساز نمیشوم او هم قبول كرد و قرار شد براي ساعت هشت به خانه من بیاید من هم بدون معطلي شروع كردم به آماده شدن برا پذیرایي از میهماني كه اورا گمشده خود مي پنداشتم . دلم میخواست آن شب را به نحو احسن بگذارنم بعد از آماده كردن شام دوشي گرفتم و یك لباس نیمه سكسي به تن كردم یك تاپ بنفش با یك دامن كوتاه كمي هم آرایش كردم احساس مي كردم كه آرمین براي خواستگاري من مي آید و میخواستم با بهترین وضع ممكن با او روبرو شوم . چند دقیقه از ساعت هشت گذشته بود كه زنگ خانه به صدا در آمد با دلشوره لذت بخشي بعد از سلام درب را برایش باز كردم او هم با یك دسته گل زیبا وارد آپارتمان من شد بعد از دست دادن به او راهنماییش كردم به اتاق پذیرایي بعد از اینكه برایش چاي آوردم كنارش نشستم و شروع به صحبت كردیم و بحث را به سكس كشاندم و نظرش را در این مورد پرسیدم ، شانس به من رو كرده بود چون او هم علاقه شدیدي به این موضوع داشت چون خیلي زود دستش را به رانهایم رساند و در حین صحبت شروع به نوازش رانهایم كرد من هم با كمي خجالت دستم را روي پایش گذاشتم و آرام دستم را رساندم به شمشیري كه در قلاف بود دست دیگر آرمین به دور گردنم حلقه شد و مرا به خودش چسباند و در گوشم گفت دوستت دارم و بعد شروع كرد به لیسیدن گوش و گردنم از این كارش خیلي لذت مي بردم بعد لبهامون به هم گره خورد آرمین با مهارت زبانش را داخل دهانم فرستاد و بعد شروع كرد به مكیدن زبان من دستش را از پایم جدا كرد و شروع كرد به نوازش پستونهایم آرام لباسم را در آورد و پستانهایم را نیز از بند اسارت كسوتین رها كرد و شروع كرد به لیسیدن و مكیدن آنها من هم شمشیرش را قلاف در آوردم و مثل بستني شروع كردم به خوردن آن حالا دیگر حسابي شرتم خیس شدم بود دیدم آرمین شروع كرد به در آوردن لباسهایش و بعد دامن و شرت من را پایم در آورد من را روي مبل نشاند و خودش روي زمین نشست و پاهایم را روي شانه هایش گذاشت و شروع كرد به لیسیدن كس تشنه ام چنان مهارتي داشت كه در عرض چند دقیقه ناله ام بلند شد و به اورگاسم رسیدم بلندش كردم و اینبار او روي مبل نشست و من روي زمین صورتم را به كیرش نزدیك كردم و در یك چشم به هم زدن تمام كیرش را در دهنم جا دادم و مثل آدمهاي گرسنه با اشتهاي تمام شروع به لیسیدن و مكیدن كیرش كردم بعد چند لحظه آرمین سعي كرد با دستش سرم را بلند كند ولي من دلم میخواست تمام منیش را بخورم و همین كار را كردم كیر آرمین بعد از ارضا همچنان استوار بود بلند شدیم و با هم به اتاق خواب رفتیم آرمین مرا روي تخت حل داد ومن ولو شدم روي تخت بعد هم پاهایم را باز كردم و آرمین میان دو پایم روي زانو نشست ویك كاندم روي كیرش گذاشت و با یك حركت تمام كیرش را در كسم فرو كرد و شرو كرد به عقب و جلو رفتن خودم را به جلو حل میدادم تا كیرش بیشتر من را اشغال كند بعد آرمین با دو دلي از من پرسید كه میتواند از پشت وارد شود من هم بدون هیچ جوابي رويشكمم خوابیدم آرمین كاندمش را عوض كرد و با احتیاط و آرام كیرش را در كونم فرو كرد از نفس عمیقي كه كشیدم متوجه دردم شد و چند لحظه بدون حركت ایستاد و دوباره شروع كرد به عقب و جلو رفتن من هم چهار دستو پا روي تخت قرار گرفته بودم و خودم را به عقب و جلو حركت میدادم آرمین دو باره كیرش را كونم در آورد و كاندومش را عوض كرد و از من خواست در همان وضع بمانم دوباره كیرش در كسم فرو كرد و خیلي سریع شروع به حركت كرد و با دستاش پستونهایم را میچلوند از این كارش خیلي خوشم مي آمد و باعث شد دوباره به اورگاسم برسم آرمین هم خیلي زود بعد از من ارضأ شد وسریع كیرش را از كسم در آورد و كاندومش را بیرون كشید وتمام آب منیش را روي كمرم ریخت و خودش هم روي من افتاد و شروع كردیم به خوردن لبهاي یكدیگر حدود یك ربع این وضع ادامه داشت و بعد آرمین از رویم بلند شد خودش ومن را تمیز كرد و از من خواست كه هردو لخت غذا بخوریم تا به آن شب غذایي به این لذیذي نخورده بودم بعد ازشام آرمین لباسش را پوشید و با یك لب از مند خداحافظي كرد من هم بدون اینه حتي دست به میز شام بزنم روي تختم دراز كشیدم و با رویاي آرمین شروع كردم با خودم بازي كردن فرداي آن شب با تلفن آرمین از خواب بیدار شدم و آرمین حسابي بابت دیشب از من تشكر كرد و قرار شد هفته اي یكبار به دیدنم بیاید و الآن بعد از گذشت چند ماه آرمین هفته اي یك شب میهمان من است و حسابي از این میهمان پذیرایي میكنم به امید روزي كه هركس كه دلش میخواهد بتواند مثل من هفته اي یك شب جشن بگیرد
چند ماه پیش حسابي بي حوصله بودم غروب جمعه بود كلافه شدم . مثل آدم هاي الاف رفتم تو خیابون شروع كردم به گشتن اول بلوار كشاورز كه رسیدم دیدم مردم صف ایستادن براي تماشاي فیلم سام و نرگس منم رفتم كه بلیط تهیه كنم و برم داخل تا فیلم تماشا كنم چند دقیقه بیشتر نگذشت كه یك پسر جوان پشت سرم ایستاد به گیشه كه رسیدم گرماي لذت بخشي در پشتم احساس كردم و متوجه شدم كه همان پسر جوان خودش را به من چسبانده برگشتم و بعد از اطمینان از وجود ش لبخندي به معناي رضایت تحویلش دادم . در سالن انتظار با یك چشمك به دنبالش راه افتادم و به گوشه خلوتي رفتیم با كمال ادب و احترام ازمن خواهش كرد كه فیلم را در كنار هم ببینیم من هم قبول كردم هنگام تماشاي فیلم طوري نشستم كه دستم به دستش برخورد كند او هم از این كار لذت برد و با تشكر این موضوع را به من فهماند بعد از اتمام فیلم به دعوت او كه اسمش آرمین بود شام را به اتفاق هم خوردیم و حسابي با هم صحبت كردیم آرمین پسر خوش برخورد و روشنفكري بود ومن از هم صحبتي با او حسابي لذت بردم ولي ساعت نزدیك دوازده بود و باید از هم جدا میشدیم آرمین من را با ماشین خودش به خانه رساند و بعد از رد و بدل كردن شماره از هم جدا شدیم آن شب تا صبح در رویاي خودم با آرمین سكس داشتم و حسابي لذت بردم . صبح بعد از اینكه از خواب بیدار شدم و كمي به خودم رسیدم تلفني به آرمین زدم واو را برا شام دعوت كردم آرمین كه حسابي جا خورده بود قبل از هر چیزي از خانواده ام پرسید ومن برایش توضیح دادم كه یك زن مطعلقه هستم و به تنهایي زندگي میكنم و به او فهماندم كه برایش مشكل ساز نمیشوم او هم قبول كرد و قرار شد براي ساعت هشت به خانه من بیاید من هم بدون معطلي شروع كردم به آماده شدن برا پذیرایي از میهماني كه اورا گمشده خود مي پنداشتم . دلم میخواست آن شب را به نحو احسن بگذارنم بعد از آماده كردن شام دوشي گرفتم و یك لباس نیمه سكسي به تن كردم یك تاپ بنفش با یك دامن كوتاه كمي هم آرایش كردم احساس مي كردم كه آرمین براي خواستگاري من مي آید و میخواستم با بهترین وضع ممكن با او روبرو شوم . چند دقیقه از ساعت هشت گذشته بود كه زنگ خانه به صدا در آمد با دلشوره لذت بخشي بعد از سلام درب را برایش باز كردم او هم با یك دسته گل زیبا وارد آپارتمان من شد بعد از دست دادن به او راهنماییش كردم به اتاق پذیرایي بعد از اینكه برایش چاي آوردم كنارش نشستم و شروع به صحبت كردیم و بحث را به سكس كشاندم و نظرش را در این مورد پرسیدم ، شانس به من رو كرده بود چون او هم علاقه شدیدي به این موضوع داشت چون خیلي زود دستش را به رانهایم رساند و در حین صحبت شروع به نوازش رانهایم كرد من هم با كمي خجالت دستم را روي پایش گذاشتم و آرام دستم را رساندم به شمشیري كه در قلاف بود دست دیگر آرمین به دور گردنم حلقه شد و مرا به خودش چسباند و در گوشم گفت دوستت دارم و بعد شروع كرد به لیسیدن گوش و گردنم از این كارش خیلي لذت مي بردم بعد لبهامون به هم گره خورد آرمین با مهارت زبانش را داخل دهانم فرستاد و بعد شروع كرد به مكیدن زبان من دستش را از پایم جدا كرد و شروع كرد به نوازش پستونهایم آرام لباسم را در آورد و پستانهایم را نیز از بند اسارت كسوتین رها كرد و شروع كرد به لیسیدن و مكیدن آنها من هم شمشیرش را قلاف در آوردم و مثل بستني شروع كردم به خوردن آن حالا دیگر حسابي شرتم خیس شدم بود دیدم آرمین شروع كرد به در آوردن لباسهایش و بعد دامن و شرت من را پایم در آورد من را روي مبل نشاند و خودش روي زمین نشست و پاهایم را روي شانه هایش گذاشت و شروع كرد به لیسیدن كس تشنه ام چنان مهارتي داشت كه در عرض چند دقیقه ناله ام بلند شد و به اورگاسم رسیدم بلندش كردم و اینبار او روي مبل نشست و من روي زمین صورتم را به كیرش نزدیك كردم و در یك چشم به هم زدن تمام كیرش را در دهنم جا دادم و مثل آدمهاي گرسنه با اشتهاي تمام شروع به لیسیدن و مكیدن كیرش كردم بعد چند لحظه آرمین سعي كرد با دستش سرم را بلند كند ولي من دلم میخواست تمام منیش را بخورم و همین كار را كردم كیر آرمین بعد از ارضا همچنان استوار بود بلند شدیم و با هم به اتاق خواب رفتیم آرمین مرا روي تخت حل داد ومن ولو شدم روي تخت بعد هم پاهایم را باز كردم و آرمین میان دو پایم روي زانو نشست ویك كاندم روي كیرش گذاشت و با یك حركت تمام كیرش را در كسم فرو كرد و شرو كرد به عقب و جلو رفتن خودم را به جلو حل میدادم تا كیرش بیشتر من را اشغال كند بعد آرمین با دو دلي از من پرسید كه میتواند از پشت وارد شود من هم بدون هیچ جوابي رويشكمم خوابیدم آرمین كاندمش را عوض كرد و با احتیاط و آرام كیرش را در كونم فرو كرد از نفس عمیقي كه كشیدم متوجه دردم شد و چند لحظه بدون حركت ایستاد و دوباره شروع كرد به عقب و جلو رفتن من هم چهار دستو پا روي تخت قرار گرفته بودم و خودم را به عقب و جلو حركت میدادم آرمین دو باره كیرش را كونم در آورد و كاندومش را عوض كرد و از من خواست در همان وضع بمانم دوباره كیرش در كسم فرو كرد و خیلي سریع شروع به حركت كرد و با دستاش پستونهایم را میچلوند از این كارش خیلي خوشم مي آمد و باعث شد دوباره به اورگاسم برسم آرمین هم خیلي زود بعد از من ارضأ شد وسریع كیرش را از كسم در آورد و كاندومش را بیرون كشید وتمام آب منیش را روي كمرم ریخت و خودش هم روي من افتاد و شروع كردیم به خوردن لبهاي یكدیگر حدود یك ربع این وضع ادامه داشت و بعد آرمین از رویم بلند شد خودش ومن را تمیز كرد و از من خواست كه هردو لخت غذا بخوریم تا به آن شب غذایي به این لذیذي نخورده بودم بعد ازشام آرمین لباسش را پوشید و با یك لب از مند خداحافظي كرد من هم بدون اینه حتي دست به میز شام بزنم روي تختم دراز كشیدم و با رویاي آرمین شروع كردم با خودم بازي كردن فرداي آن شب با تلفن آرمین از خواب بیدار شدم و آرمین حسابي بابت دیشب از من تشكر كرد و قرار شد هفته اي یكبار به دیدنم بیاید و الآن بعد از گذشت چند ماه آرمین هفته اي یك شب میهمان من است و حسابي از این میهمان پذیرایي میكنم به امید روزي كه هركس كه دلش میخواهد بتواند مثل من هفته اي یك شب جشن بگیرد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر