بله درون ۳
رسوات می کنم . فیلمارو تکثیرش می کنم . واسه تک تک همسایه ها مث آش نذری سی دی پخش می کنم . هر شرطی رو که گفتم باید قبول کنی فعلا ریاست با منه . مادرزن جنده کونی کوسده . تو واسه من حالا فتوی میدی . جرت میدم . زرد کرده بود و خودشو تسلیم من کرد -چشم آریا جون . فقط آبرومو نبر یه شرط داره آریا فقط یه شرط .-چه شرطی !-کیرتو ازمن دریغ نکنی . شاید تو عمرم صد مدل کیر خوردم که نود تاش بعد از ازدواج با شوهر آخوندم بوده ولی مثل کیر تو تا حالا کیری نخوردم و ندیدم . من واسه این شرط تو یه شرط دارم -بگو چیه .-به این پاسدار ماسدارا و بسیجی هایی که تو رو میگان بگو که توبه کردی و دیگه اهلش نیستی دیگه در عوض تو فقط مال من میشی جنده اختصاصی من میشی حالا اگه دوست داشتی به شوهرت برسی من حرفی ندارم -باشه من میشم جنده اختصاصی تو حالا بیا و منو بکن دارم از هوس پس میفتم . کیر تورو که خوردم از هرچی کیر تو دیگه تو دنیا بدم میاد طفلک اعظم جون چطور می تونه حریفش بشه -حالا تو فکر خودتو بکن که می تونی حریفش بشی یانه ؟/؟دوتا پاشو گرفته و بازش کردم کوسش با این که نشون می داد کار خورده هست ولی به درد کیر من می خورد .-آه آریا آریا آریا نرو همین جا بمون من کوسسسسسسسم تا یه ساعت دیگه هم راضی نمیشه .-من نیمساعته ترتیبشو میدم .-اقدس اگه حال می کنی جیغ بزن من می خوام جیغ هوس تورو اکبر و شیرزاد هم بشنون . جیغ بکش -جااااااااااااان نیاز نیست تو بگی من نمی تونم جلو فریاد هوسمو بگیرم . جیغم خودش در میاد . بذار شوهر کوس کشم عذاب بکشه . بذار صدای حال کردن زنشو بشنوه . بذار پسرم درد تجاوزو حس کنه . حس کنه که تجاوز به ننه اش چه حالی میده !جاااااااان بکن منو .-اقدس فقط اسممو نیار -چشم سرور من . همه چیز من . داماد من . دست من باشه همین فردا ترتیب عروسیتو میدم . جوووووووون . بیشتر وقتا می تونی بیای خونه مون منو بکنی . -فقط یادت باشه چی بهت گفتم من تحمل ندارم که ببینم یه کیر دیگه واست شق کرده . با ایمان باش و فقط به دامادت چراغ سبز نشون بده .-بیابیا این قدرحرف نزن . کونشو قمبل کرد و سرشو به طرف من گرفت و گفت دنبارو ببین و حالشو ببر -اقدس من ,من کشته مرده کونتم با اون کوسی که اون زیره ... افتادم روتن اقدس واین تخت هم همش بالا و پایین می رفت و چه حالی می کردیم و چه جیغی می کشید این اقدس کیرشناس . -اقدس جون یه خواهشی دارم -بگو -من نقابمو میذارم درو باز می کنیم تا اکبر و شیرزاد مارو ببینن -به شرطی که این یه تیکه رو فیلم نگیری -ازاون جیغ های باحال چی ؟/؟-اونارو واست می کشم .-جواب حاجی رو چی میدی ؟/؟-میگم اگه جیغ نمی زدم منو می کشتی .در اتاقو بازکردیم و پدر و پسر سرگرم تماشای گاییده شدن زن خونه شدند -واییییییی منو بکن کوسسسسسم داره ازحال میره . جووووووووون وووووووییییی بززززززن کیییییییرررررر می خوام . در این جا اخونده که پارچه رو که ازدهنش در آورده بودند و چاقو زیر گلوش بود که داد نزنه گفت اقدس مراقب باش اگه آب کیر بره تو کوست من مسئولیت بچه رو قبول نمی کنم . ها.اقدس یواشکی ازاون زیر به من گفت غلط می کنه گوه می خوره من قرص ضد بارداری می خورم . توبریز اون تا همین جاش بزور تحمل کرده نمیتونه طاقت نداره آب کیر یکی دیگه رو تو کوس زنش ببینه . کیررو تا حالا مجبوری قبول کرده .-اقدس چی داری پچ پچ می کنی اون زیر .-هیچی حاج آقا دارم ذکر میگم . دارم میگم به این جوون که دست ازسرم برداره و توبه کنه و آبشو نریزه تو کوسم . حاجی من مجبورم . منو می کشن اگه کوس ندم -زن !تو دیگه اسم اون یه تیکه گوشت لعنتی رو نیار باید کفاره بدی -حاج آقا این کوس دادنم کفاره نداره ؟/؟-نه چون به زور بوده گناهش به گردن این چند نفره -پس منو محکوم نمی کنی ؟/؟-اگه همراه با کیف و لذت از طرف تو نباشه نه . آقای نقابدار زود باش . حالا اکبر داشت حرص می خورد و کاری ازش بر نمیومد . خلی دلم می خواست حرف بزنم . فیلمبردار یه گوشه ای مخفی شده بود . و چون اقدس پشت به اون بود راحت فیلمشو می گرفت . کیرمن سفیدیهای هوس کوس اقدسو بیرون می کشید ومن که زبونم بسته بود کیر چرب شده امو به پدر و پسر نشون می دادم وبا انگشتام به سفیدی هوس کوس اقدس اشاره می کردم دوباره میذاشتمش تو کوس -آه آه آه..خودمو رواقدس دراز کردم . لبشو به گوشم نزذیک کرد خیلی یواش گفت داره میاد آب کوسم داره میاد هر موقع به تشک چنگ زدم و ولش کردم متوجه باش که ارضا شدم تو هم آب حیات خودتو بریز تو کوسسسسسسم بهم زندگی بده با هر ضربه ای که به کون اقدس می زدم و کیرمو تا ته می فرستادم کونش مثل ژله می لرزید خیلی خوشگل و باحال بود . آن قدر تازه و لطیف بود که منو به یاد هلوی پوست کنده مینداخت . اقدس با هوس شدید و با دوتا دستش به تشک چنگ انداخته بود . چند تا ناله کرد و ساکت شد و دستشو ول کرد . شوهرش جناب آخوند شیرزاد با تاسف سری تکون داد و گفت لعنت بر شیطان آبش خالی شد -پسرم چیکار میشد کرد و امری بود اجتناب ناپذیر واین از مصلحت خداوندیست . جلوشو که نمیشد گرفت . دیدی که مادرتو به زور گاییدند ؟/؟بازم شکر که کیر تا نوک کون ما رفت ولی داخل نرفت اکبر چپ چپ داشت به پدر مومنش نگاه می کرد با چند تا ضربه دیگه آبمو ریختم تو کوس اقدس . دوست داشتم هوسمو با فریاد خالی کنم . ولی نمی شد چشامو بستم و آه کشیدم . شاید به اندازه یه نصفه استکان تو کوس اقدس اب ریخته باشم . دوباره پانتومیم بازی رو شروع کردم به بقیه دستور دادم برن بیرون .-اقدس جون بله برون حله ؟/؟-حل حل -مهریه چهارده سکه طلا یه جلد کلام الله . اعظم باید بیاد خونه فعلی خودم . هر طوری هم که بخوام زندگی می کنم -عزیزم من و تو همین الان با یک بله درون خودمونو واسه یه مجلس بله برون آماده کردیم -فقط تو انگار یه چیزی یادت رفته -چی رو ؟/؟-این که کیر تو جز مال دخترم و من مال هیشکی دیگه نباشه . خندیدم و گفتم حقا که لقب اقدس کیر شناس برازنده اته .. پایان ..
رسوات می کنم . فیلمارو تکثیرش می کنم . واسه تک تک همسایه ها مث آش نذری سی دی پخش می کنم . هر شرطی رو که گفتم باید قبول کنی فعلا ریاست با منه . مادرزن جنده کونی کوسده . تو واسه من حالا فتوی میدی . جرت میدم . زرد کرده بود و خودشو تسلیم من کرد -چشم آریا جون . فقط آبرومو نبر یه شرط داره آریا فقط یه شرط .-چه شرطی !-کیرتو ازمن دریغ نکنی . شاید تو عمرم صد مدل کیر خوردم که نود تاش بعد از ازدواج با شوهر آخوندم بوده ولی مثل کیر تو تا حالا کیری نخوردم و ندیدم . من واسه این شرط تو یه شرط دارم -بگو چیه .-به این پاسدار ماسدارا و بسیجی هایی که تو رو میگان بگو که توبه کردی و دیگه اهلش نیستی دیگه در عوض تو فقط مال من میشی جنده اختصاصی من میشی حالا اگه دوست داشتی به شوهرت برسی من حرفی ندارم -باشه من میشم جنده اختصاصی تو حالا بیا و منو بکن دارم از هوس پس میفتم . کیر تورو که خوردم از هرچی کیر تو دیگه تو دنیا بدم میاد طفلک اعظم جون چطور می تونه حریفش بشه -حالا تو فکر خودتو بکن که می تونی حریفش بشی یانه ؟/؟دوتا پاشو گرفته و بازش کردم کوسش با این که نشون می داد کار خورده هست ولی به درد کیر من می خورد .-آه آریا آریا آریا نرو همین جا بمون من کوسسسسسسسم تا یه ساعت دیگه هم راضی نمیشه .-من نیمساعته ترتیبشو میدم .-اقدس اگه حال می کنی جیغ بزن من می خوام جیغ هوس تورو اکبر و شیرزاد هم بشنون . جیغ بکش -جااااااااااااان نیاز نیست تو بگی من نمی تونم جلو فریاد هوسمو بگیرم . جیغم خودش در میاد . بذار شوهر کوس کشم عذاب بکشه . بذار صدای حال کردن زنشو بشنوه . بذار پسرم درد تجاوزو حس کنه . حس کنه که تجاوز به ننه اش چه حالی میده !جاااااااان بکن منو .-اقدس فقط اسممو نیار -چشم سرور من . همه چیز من . داماد من . دست من باشه همین فردا ترتیب عروسیتو میدم . جوووووووون . بیشتر وقتا می تونی بیای خونه مون منو بکنی . -فقط یادت باشه چی بهت گفتم من تحمل ندارم که ببینم یه کیر دیگه واست شق کرده . با ایمان باش و فقط به دامادت چراغ سبز نشون بده .-بیابیا این قدرحرف نزن . کونشو قمبل کرد و سرشو به طرف من گرفت و گفت دنبارو ببین و حالشو ببر -اقدس من ,من کشته مرده کونتم با اون کوسی که اون زیره ... افتادم روتن اقدس واین تخت هم همش بالا و پایین می رفت و چه حالی می کردیم و چه جیغی می کشید این اقدس کیرشناس . -اقدس جون یه خواهشی دارم -بگو -من نقابمو میذارم درو باز می کنیم تا اکبر و شیرزاد مارو ببینن -به شرطی که این یه تیکه رو فیلم نگیری -ازاون جیغ های باحال چی ؟/؟-اونارو واست می کشم .-جواب حاجی رو چی میدی ؟/؟-میگم اگه جیغ نمی زدم منو می کشتی .در اتاقو بازکردیم و پدر و پسر سرگرم تماشای گاییده شدن زن خونه شدند -واییییییی منو بکن کوسسسسسم داره ازحال میره . جووووووووون وووووووییییی بززززززن کیییییییرررررر می خوام . در این جا اخونده که پارچه رو که ازدهنش در آورده بودند و چاقو زیر گلوش بود که داد نزنه گفت اقدس مراقب باش اگه آب کیر بره تو کوست من مسئولیت بچه رو قبول نمی کنم . ها.اقدس یواشکی ازاون زیر به من گفت غلط می کنه گوه می خوره من قرص ضد بارداری می خورم . توبریز اون تا همین جاش بزور تحمل کرده نمیتونه طاقت نداره آب کیر یکی دیگه رو تو کوس زنش ببینه . کیررو تا حالا مجبوری قبول کرده .-اقدس چی داری پچ پچ می کنی اون زیر .-هیچی حاج آقا دارم ذکر میگم . دارم میگم به این جوون که دست ازسرم برداره و توبه کنه و آبشو نریزه تو کوسم . حاجی من مجبورم . منو می کشن اگه کوس ندم -زن !تو دیگه اسم اون یه تیکه گوشت لعنتی رو نیار باید کفاره بدی -حاج آقا این کوس دادنم کفاره نداره ؟/؟-نه چون به زور بوده گناهش به گردن این چند نفره -پس منو محکوم نمی کنی ؟/؟-اگه همراه با کیف و لذت از طرف تو نباشه نه . آقای نقابدار زود باش . حالا اکبر داشت حرص می خورد و کاری ازش بر نمیومد . خلی دلم می خواست حرف بزنم . فیلمبردار یه گوشه ای مخفی شده بود . و چون اقدس پشت به اون بود راحت فیلمشو می گرفت . کیرمن سفیدیهای هوس کوس اقدسو بیرون می کشید ومن که زبونم بسته بود کیر چرب شده امو به پدر و پسر نشون می دادم وبا انگشتام به سفیدی هوس کوس اقدس اشاره می کردم دوباره میذاشتمش تو کوس -آه آه آه..خودمو رواقدس دراز کردم . لبشو به گوشم نزذیک کرد خیلی یواش گفت داره میاد آب کوسم داره میاد هر موقع به تشک چنگ زدم و ولش کردم متوجه باش که ارضا شدم تو هم آب حیات خودتو بریز تو کوسسسسسسم بهم زندگی بده با هر ضربه ای که به کون اقدس می زدم و کیرمو تا ته می فرستادم کونش مثل ژله می لرزید خیلی خوشگل و باحال بود . آن قدر تازه و لطیف بود که منو به یاد هلوی پوست کنده مینداخت . اقدس با هوس شدید و با دوتا دستش به تشک چنگ انداخته بود . چند تا ناله کرد و ساکت شد و دستشو ول کرد . شوهرش جناب آخوند شیرزاد با تاسف سری تکون داد و گفت لعنت بر شیطان آبش خالی شد -پسرم چیکار میشد کرد و امری بود اجتناب ناپذیر واین از مصلحت خداوندیست . جلوشو که نمیشد گرفت . دیدی که مادرتو به زور گاییدند ؟/؟بازم شکر که کیر تا نوک کون ما رفت ولی داخل نرفت اکبر چپ چپ داشت به پدر مومنش نگاه می کرد با چند تا ضربه دیگه آبمو ریختم تو کوس اقدس . دوست داشتم هوسمو با فریاد خالی کنم . ولی نمی شد چشامو بستم و آه کشیدم . شاید به اندازه یه نصفه استکان تو کوس اقدس اب ریخته باشم . دوباره پانتومیم بازی رو شروع کردم به بقیه دستور دادم برن بیرون .-اقدس جون بله برون حله ؟/؟-حل حل -مهریه چهارده سکه طلا یه جلد کلام الله . اعظم باید بیاد خونه فعلی خودم . هر طوری هم که بخوام زندگی می کنم -عزیزم من و تو همین الان با یک بله درون خودمونو واسه یه مجلس بله برون آماده کردیم -فقط تو انگار یه چیزی یادت رفته -چی رو ؟/؟-این که کیر تو جز مال دخترم و من مال هیشکی دیگه نباشه . خندیدم و گفتم حقا که لقب اقدس کیر شناس برازنده اته .. پایان ..
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر